دانلود برنامه و مقالات روز

دانلود انواع نرم افزار های روز دنیا

دانلود برنامه و مقالات روز

دانلود انواع نرم افزار های روز دنیا

نحوه برخورد با بیماران اعصاب و روان چطور است؟

فرزاد هاتفی | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۲۶ ق.ظ

وابستگی به داروهای اعصاب و روان داروهای اعصاب و روان برخلاف باورهای رایج در بین افراد مختلف اعتیادآور نیستند و نمی توانند افراد را درگیر و وابسته به خود کنند سمیه معتضدیان بیان داشت:اعتیاد به شرایطی گفته می شود که فرد با مصرف ماده ای دچار علایم تحمل به دارو می شود یعنی به مرور، مقدار قبلی ماده موثر نیست و فرد ناگزیر می شود برای داشتن احساس خوشایند قبلی، دوز دارو را بالا ببرد. وی ادامه داد: این حالت در مورد هیچیک از داروهای روانپزشکی مصداق ندارد مگر در دسته داروهای آرام بخش مانند کلونازپام، آلپرازولام، دیازپام ، لورازپام و دیگر داروهایی که در این دسته قرار دارند، که ممکن است بعد از مدتی بی خوابی و اضطراب بیمار به مقدار قبلی دارو پاسخ ندهد و فرد ناگزیر به افزایش میزان دارو شود.

 عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی فساگفت:ازطرف دیگر، فرد معتاد در صورت کنار گذاشتن ماده مخدر دچار علایم آزاردهنده ای می شود و همین امر موجب می شود که به دنبال مصرف دوباره ماده مخدر باشد. معتضدیان بیان کرد:اگرچه داروهای روانپزشکی را به دلیل علائم ناشی از کنار گذاشتن ناگهانی دارو، نباید به یک باره قطع کرد، اما این علایم به گونه ای نیست که فرد را برآن دارد برای تسکین به مصرف دوباره دارو روی بیاورد و علاوه بر آن قطع تدریجی دارو زیر نظر پزشک هیچ گونه ناراحتی ایجاد نمی کند. 

این پروفسور اعصاب و روان در تهران گفت:از دیگر ویژگی های اعتیاد این است که فرد زمان و انرژی زیادی برای به دست آوردن ماده مخدرمی گذارد و بسیاری از فعالیت های اجتماعی و شغلی اش در نتیجه مصرف مواد آسیب می بیند. 

او افزود:چنین شرایطی در مورد داروهای اعصاب و روان مصداق ندارد و بر عکس هدف از تجویز این نوع داروها افزایش کارایی فرد است. 

وی ادامه داد:گاهی بیماران بیان می کنند که اگر داروهای اعصاب و روان اعتیاد آور نیستند پس چرا اگر آنها را مصرف نکنیم علایم بیماری مجدد باز می گردند، در این مورد باید گفت این داروها همانند داروهای کنترل کننده فشار خون عمل می کنند و همان گونه که در صورت قطع داروی فشار خون، بیمار دچار افزایش فشار خون می شود با قطع این داروها غیر از مواردی که پزشک توصیه می کند علایم روانپزشکی بیمار ممکن است عود کند.


همه ما اصطلاحاتی مثل روانی، دیوانه، بیمار روانی، و… را شنیده ایم.

 این اصطلاحات حتی برای شوخی و گاها توهین به یکدیگر نیز استفاده می شوند. اما همان طور که دچار بیماری جسمی می شویم گاهی سیستم روان ما هم دچار مشکل می شود. در این طور مواقع از اصطلاح بیماری روانی یا اعصاب استفاده می کنیم.

آشنایی با بیماری های اعصاب و روان
ملاک های بیماری اعصاب
الف) انحراف از هنجارهای اجتماعی
ب) ناانطباقی بودن رفتار
ج) پریشانی شخصی
انواع بیماری های روانی (طبقه بندی)

  1. دوره های نوباوگی، کودکی یا نوجوانی: اختلال هایی که ابتدا در این دوره ها آشکار می شوند. مانند عقب ماندگی ذهنی، اختلالات طیف اتیسم، اختلال بیش فعالی و نقص توجه یا همان ADHD و …
  1. گم گشتگی، زوال عقل، یاد زدودگی و سایر نارسایی های شناختی: در این بیماری ها کارکرد مغز مختل می شود.
  1. مصرف مواد: اختلالاتی که از مصرف مواد ناشی می شوند.
  1. طیف اسکیزوفرنی: گروهی از اختلال ها با ویژگی های مختل شدن حس واقعیت سنجی، اختلال بارز اندیشه و تفکر،رفتار عجیب و غریب. در بعضی از موارد بیمار تقریبا همیشه توهم و هذیان دارد.
  1. هیجان یا خلق: اختلالاتی که با هیجان یا خلق مرتبط است. شخص ممکن است به شدت افسرده یا بر عکس به طور غیر معمول خوشحال باشد و یا بین حالت های شادی و غم نوسان داشته باشد.
  1. اضطرابی و وسواسی: شامل اختلال هایی است که در آن ها یا اضطراب نشانه اصلی اختلال است یا وقتی شخص نتواند از موقعیت های ترس آور اجتناب کند یا وقتی در برابر میل به انجام دادن کارهای خاصی یا فکر های سمج مقاومت کند ( وسواس فکری – عملی ) دچارش می شود.
  1. جسمانی شکل: وقتی نشانه های اختلال جسمانی وجود دارد اما هیچ گونه مبنای عضوی برای آن ها نمی توان یافت. به نظر می رسد نقش اصلی با عوامل روانی باشد.
  1. گسستی: تغییرات موقت در کارکردهای هشیاری، حافظه یا هویت شخصی به علت اختلال های هیجانی.
  1. روابط جنسی: شامل اختلال در هویت جنسی مثل نارضایتی جنسیتی. اختلال عملکرد جنسسی نظیر ناتوانی جنسی، انزال زودرس . اختلال هدف گیری جنسی مانند علاقه جنسی به کودکان، دیگر آزاری یا خود آزاری.
  1. عادات غذا: شامل بی اشتهایی و پر اشتهایی عصبی.
  1. خواب: شامل کم خوابی مزمن، خواب آلودگی شدید، وقفه تنفسی. خواب گردی و حمله خواب.
  1. ساختگی: ابراز عمدی نشانه های جسمانی یا روانشناختی برای وانمود به بیمار بودن.( این بیماری از تمارض متفاوت است. در تمارض فرد عمدا و با هدف به دست آوردن نفع مشخصی مثلا فرار از سربازی یا دریافت غرامت ادعای بیماری می کند.
  1. کنترل تکانه: شامل دزدی مرضی ( دزدیدن چیزهایی که شخصی نیازی به آن ها ندارد.) قمار و آتش افروزی عصبی .
  1. شخصیت: الگوهایی دیرپا از رفتار غیر انطباقی شامل شیوه های ناپخته و نامناسب برای حل و فصل فشار روانی یا حل مشکلات.
  1. توجه بالینی: شامل بسیاری از مشکلاتی که مردم را به کمک خواهی وا می دارد. مانند مشکلات زناشویی، تعارضات والدین و نوجوانان و …..

بیماری های مرتبط با روان، سالیانه بخش زیادی از افراد جامعه را درگیر کرده و هزینه های زیادی را به افراد و سیستم بهداشتی جامعه تحمیل می کند.

معمولا اطلاعات چندانی راجع به این نوع اختلالات در دسترس افراد مبتلا و خانواده های آن ها قرار نمی گیرد. خود این اشخاص نیز به دلیل برخی عقاید نادرست که در جامعه در ارتباط با بیماری های اعصاب و روان وجود دارد، به موقع به دنبال درمان نرفته و اطلاعات درستی در رابطه با ماهیت بیماری خود ندارند.

همه ما در طول زندگی دوره هایی از افسردگی، غم، خشم و یا اضطراب را تجربه کرده ایم.

 بسیاری از ما در دوران زندگی خود طعم تنهایی، شک به ارزش ها و یاس و ناامیدی را چشیده ایم. اما آیا در همه این موارد دچار یک اختلال روانی شده ایم؟ و یا صرفا یک حالت گذرا و واکنشی به اتفاقات ناخوشایند زندگی، را تجربه کرده ایم؟

همانطور که گفتیم هر نوع پریشانی و حال بد نتیجه ی اختلال روانی نیست. خیلی از این موارد موقت و زودگذر هستند. لذا متخصصان برای یک اختلال روانی ملاک هایی را در نظر می گیرند. در ادامه این ملاک ها توضیح داده می شوند:

هر جامعه برای رفتارهای قابل قبول خود معیارهای معین یا هنجارهایی دارد و رفتاری که به طور مشخصی از این معیارها دور و منحرف شده باشد، رفتار نابهنجار شناخته می شود.

اما اگر صرفا انحراف از هنجارهای اجتماعی را به عنوان ملاک و معیار برای تعریف نابهنجاری در نظر بگیریم مشکلاتی پیش می آید. رفتاری که در جامعه معینی بهنجار تلقی می شود ممکن است در جامعه دیگری نابهنجار باشد. مثلا شنیدن صداهای خاص در شرایطی که واقعا کسی صحبت نمی کند یا دیدن برخی افراد در شرایط نبودن هیچ شخص دیگر، در نظر مردمان برخی فرهنگ ها اصلا امور غیر عادی به حساب نمی آید.

حتی مفهوم نابهنجاری در یک جامعه خاص نیز در طول زمان ممکن است تغییر کند. مثلا نوع پوشش های خاصی که جوانان استفاده می کنند شاید چندین سال قبل نوعی نابهنجاری محسوب می شد. ولی امروزه اکثرا به عنوان تفاوت هایی در سبک زندگی به شمار می آیند.

بنابراین برای تعریف یک اختلال روانی به ملاک های بیشتری نیاز داریم.

بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی به جای اینکه اختلال روانی را برحسب انحراف از هنجارهای آماری یا اجتماعی تعریف کنند معتقدند که مهم ترین ملاک در این مورد این است که هر رفتار چگونه بر کیفیت زندگی شخص یا گروه اجتماعی تاثیر می گذارد؟

بر این اساس رفتاری نابهنجار است که ناانطباقی و متضمن پیامدهای زیان بار برای شخص یا جامعه باشد. بعضی از رفتارها بهزیستی شخصی را مختل می کنند. مثلا فردی که از جمعیت می ترسد و دچار اضطراب می شود نمی تواند در محیط شغلی، خانودگی و یا تحصیلی خود عملکرد مطلوبی داشته باشد.

این ملاک به احساس پریشانی خود شخص توجه دارد تا رفتارش. غالب کسانی که بیمار روانی شناخته می شوند – اما نه همه آن ها خود را به شدت در رنج و عذاب می دانند: به این معنا که مضطرب یا افسرده هستند. ممکن است دچار بی خوابی، بی اشتهایی و انواع دردهای بدنی باشند.

هیچ یک از سه ملاکی که در بالا به آن ها اشاره شد به تنهایی نشان دهنده اختلال روانی نیست و همه این ملاک ها در ارتباط با هم باید در نظر گرفته شوند. مثلا اگر کسی رفتاری داشته باشد که خیلی در تناسب با عرف و معیارهای جامعه نباشد ( انحراف از هنجار اجتماعی) و به اصطلاح عجیب و غریب باشد نمی توان گفت که این شخص دچار اختلال روانی است.

بلکه باید ببینیم که این رفتارها تا چه روی عملکرد زندگی وی تاثیر گذاشته و باعث اختلال در روند زندگی او شده است ( پریشانی شخصی) و همین طور اینکه چه قدر این رفتار به جامعه آسیب می رساند (نا انطباقی بودن رفتار). وقتی دو یا سه مورد از موارد بالا وجود داشته باشد به احتمال زیاد شخص دچار اختلال روانی شده است.

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی

 در آخرین ویرایش خود بیماری روانی را به این صورت تعریف کرده است: بیماری های اعصاب و روان به ۱۵ طبقه کلی تقسیم می شوند:

دوره های نوباوگی، کودکی یا نوجوانی: اختلال هایی که ابتدا در این دوره ها آشکار می شوند. مانند عقب ماندگی ذهنی، اختلالات طیف اتیسم، اختلال بیش فعالی و نقص توجه یا همان ADHD و …

  1. گم گشتگی، زوال عقل، یاد زدودگی و سایر نارسایی های شناختی: در این بیماری ها کارکرد مغز مختل می شود.
  2. مصرف مواد: اختلالاتی که از مصرف مواد ناشی می شوند.
  3. طیف اسکیزوفرنی: گروهی از اختلال ها با ویژگی های مختل شدن حس واقعیت سنجی، اختلال بارز اندیشه و تفکر،رفتار عجیب و غریب. در بعضی از موارد بیمار تقریبا همیشه توهم و هذیان دارد.
  4. هیجان یا خلق: اختلالاتی که با هیجان یا خلق مرتبط است. شخص ممکن است به شدت افسرده یا بر عکس به طور غیر معمول خوشحال باشد و یا بین حالت های شادی و غم نوسان داشته باشد.
  5. اضطرابی و وسواسی: شامل اختلال هایی است که در آن ها یا اضطراب نشانه اصلی اختلال است یا وقتی شخص نتواند از موقعیت های ترس آور اجتناب کند یا وقتی در برابر میل به انجام دادن کارهای خاصی یا فکر های سمج مقاومت کند ( وسواس فکری – عملی ) دچارش می شود.
  6. جسمانی شکل: وقتی نشانه های اختلال جسمانی وجود دارد اما هیچ گونه مبنای عضوی برای آن ها نمی توان یافت. به نظر می رسد نقش اصلی با عوامل روانی باشد.
  7. گسستی: تغییرات موقت در کارکردهای هشیاری، حافظه یا هویت شخصی به علت اختلال های هیجانی.
  8. روابط جنسی: شامل اختلال در هویت جنسی مثل نارضایتی جنسیتی. اختلال عملکرد جنسسی نظیر ناتوانی جنسی، انزال زودرس . اختلال هدف گیری جنسی مانند علاقه جنسی به کودکان، دیگر آزاری یا خود آزاری.
  9. عادات غذا: شامل بی اشتهایی و پر اشتهایی عصبی.
  10. خواب: شامل کم خوابی مزمن، خواب آلودگی شدید، وقفه تنفسی. خواب گردی و حمله خواب.
  11. ساختگی: ابراز عمدی نشانه های جسمانی یا روانشناختی برای وانمود به بیمار بودن.( این بیماری از تمارض متفاوت است. در تمارض فرد عمدا و با هدف به دست آوردن نفع مشخصی مثلا فرار از سربازی یا دریافت غرامت ادعای بیماری می کند.
  12. کنترل تکانه: شامل دزدی مرضی ( دزدیدن چیزهایی که شخصی نیازی به آن ها ندارد.) قمار و آتش افروزی عصبی .
  13. شخصیت: الگوهایی دیرپا از رفتار غیر انطباقی شامل شیوه های ناپخته و نامناسب برای حل و فصل فشار روانی یا حل مشکلات.
  14. توجه بالینی: شامل بسیاری از مشکلاتی که مردم را به کمک خواهی وا می دارد. مانند مشکلات زناشویی، تعارضات والدین و نوجوانان و …..
“اختلال روانی حالتی  است که ویژگی  آن بر هم خوردن بارز شناخت، نظم هیجانی یا رفتاری فرد است و خود بازتابی است از بد کارکردی فرایندهای زیستی، روانی یا رشدی که زمینه ساز عملکرد روانی هستند. اختلالات روانی معمولا با ناراحتی قابل ملاحظه یا کم توانی در فعالیت های اجتماعی، شغلی و یا سایر فعالیت های مهم زندگی فرد همراه هستند.”
  • فرزاد هاتفی

پزشک